غزه پس از نبرد؛ چالش خلع سلاح و مسیر بازسازی
غزه پس از نبرد؛ چالش خلع سلاح و مسیر بازسازی

در ماه های اخیر، مسئله خلع سلاح گروهای مقاومت در غزه به نماد تازهای از پیچیدگی راهبردی در نبرد حق و باطل تبدیل شده است. پرسش بنیادین این است که آیا میتوان با فشار نظامی یا تحمیل شروط بینالمللی، نیروی مردمی و ریشهدار مقاومت را از معادله حذف کرد و در عین حال، پروژه ای واقعی برای بازسازی و ثبات پایدار رقم زد؟ پاسخ روشن است، خیر، آنهم بدون یک بسته سیاسی-امنیتی- اقتصادی و چندجانبه، هیچ طرحی در غزه به نتیجه نخواهد رسید.
خلع سلاح در غزه مفهومی صرفاً فنی یا نظامی نیست، بلکه مسئلهای عمیقتر و هویتی است. مقاومت، مولود ایمان مردم و تجربه دهه ها ظلم و اشغالگری است. قدرت اجتماعی و مشروعیت سیاسی حماس و جهاد اسلامی است که باعث میشود ابزار نظامی کارآمد و پایدار بماند.
هر طرحی که بخواهد خلعسلاح را به یک عملیات فیزیکی تقلیل دهد، نهتنها ناکام خواهد ماند، بلکه باعث گسترش مقاومت زیرزمینی و پیچیدتر شدن صحنه نبرد میشود. مقاومت یک تفکر است، نه یک انبار سلاح.
بازسازی غزه بدون تضمین امنیتی و بدون مشارکت واقعی کشورهای منطقه از جمله جمهوری اسلامی ایران ممکن نیست. تجربه نشان داده است که هر طرحی که بر محور آمریکا و اسرائیل شکل گیرد، بجای بازسازی، اشغال نرم را به همراه دارد.در همین راستا، حتی دعوت اخیر واشنگتن از تهران برای حضور در نشست شرم الشیخ، تلاشی بود برای مشروعیت بخشی به طرح آمریکایی (پساغزه) که با پاسخ منفی و قاطع جمهوری اسلامی مواجه شد. ایران بهدرستی تشخیص داده که هر سازش تحمیلی، بازتولید اشغال در پوشش بازسازی است.
نقش مصر، قطر و سازمانهای بینالمللی در آینده غزه تعیینکننده است. مصر میتواند کنترل مرزها را بر عهده گیرد و قطر دروازه مالی بازسازی شود، اما تجربه نشان داده که وقتی محور میانجی گری به واشنگتن و تلآویو گره بخورد، بازسازی به ابزاری برای مهار مقاومت تبدیل میشود.
تنها زمانی میتوان از میانجی ها انتظار نقشآفرینی مثبت داشت که بسته سیاسی و اقتصادی ارائهشده، بر پایه حفظ اقتدار مقاومت و عزت مردم غزه باشد، نه خلع سلاح آنان.
یک راهبرد مؤثر برای آینده غزه باید شامل ۳ رکن اساسی باشد، اول، تضمین امنیتی پایدار و به رسمیت شناختن نقش مقاومت در ساختار سیاسی آینده غزه، دوم، بسته مالی عادلانه برای بازسازی که با نظارت محلی و شفافیت، به مردم برسد، و سوم، فرآیند سیاسی که نهادهای مدنی و تشکیلات بومی فلسطینی را تقویت کند تا مشروعیت اداره غزه، برخاسته از ملت و مقاومت باشد، نه از دستور غرب.
مردم غزه بهتر از هر کس میدانند که بازسازی بدون عزت، همان قفس طلایی است. آنان حاضر نیستند امنیت ظاهری را با تسلیم در برابر اشغال معاوضه کنند. رهبران مقاومت بهدرستی اعلام کردهاند: تا زمانی که حتی یک وجب از خاک فلسطین در اشغال است، سخن از خلع سلاح، خیانت است.
طرح موسوم به پساغزه که آمریکا و متحدانش دنبال میکنند، تلاشی است برای تحمیل یک حاکمیت دست نشانده شبیه تشکیلات خودگردان رامالله، ساختاری که سالهاست به بخشی از دستگاه امنیتی رژیم صهیونیستی تبدیل شده و هیچ مشروعیتی میان مردم ندارد.حتی اگر چنین طرحی موقتاً اجرایی شود، سرنوشت آن شکست خواهد بود، زیرا هیچ قدرتی نمیتواند اراده ملتی را که در برابر بمباران، محاصره و فقر ایستاده، در هم بشکند.آینده غزه، به میزان هماهنگی سیاسی، پشتیبانی مالی سالم و مشارکت کشورهای مستقل منطقه از جمله ایران بستگی دارد. خلع سلاح، تنها بخشی از پازل است، اما اگر در مسیر عزت و مقاومت نباشد، معنایی جز تحکیم اشغال ندارد.
هر راه حلی که بر پایه مقاومت، وحدت ملی فلسطین و نقشآفرینی ایران و متحدانش بنا نشود، نیمهکاره و شکننده خواهد بود و هزینه انسانی آن را باز هم مردم مقاوم غزه خواهند پرداخت.
سامان پارسانیان – فعال سیاسی اصولگرا
برچسب ها :
ناموجود- نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
- نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.



ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰